به عالمي نفروشيم مويي از سر دوست


 

نويسنده:سارا جمال‌آبادي




 

10 راه براي پيدا کردن دوست و10 راه براي حفظ دوستي
 

آيا به تازگي خانه خود را تغيير داده‌ يا محل کارتان را عوض کرده‌ايد؟ آيا از شهري به شهري ديگر رفته‌ايد يا اين فکر را در سر مي‌پرورانيد؟ آيا با اين کار، دوستان زيادي را از دست ‌داده‌ايد يا حداقل دوري‌شان را بيشتر احساس مي‌کنيد و همين باعث مي‌شود اضطراب زيادي پيدا کنيد؟ خب، حالا چه کار بايد بکنيد؟ نگران نباشيد و در عين حال بدانيد پيدا کردن يک دوست، نوعي ريسک است.
ممکن است ببريد يا ممکن است ببازيد و به هر حال، اگر نمي‌خواهيد زندگي‌تان را در تنهايي بگذرانيد، چاره‌اي از انجام اين ريسک نيست و البته راه‌هايي هم براي پايين آوردن مخاطرات اين ريسک و ساختن روابطي خوب و سرشار از شادماني وجود دارد. اين مطلب،«10 راه دوست‌يابي» را به شما پيشنهاد مي‌کند؛ راهي که خيلي‌ها تنها رفته‌اند و وقتي برمي‌گشتند دل‌شان از داشتن يک دوست خوب، قرص و محکم شده بود.

1. چه دوستي را و براي چه منظوري مي‌خواهيد:
 

قبل از اينکه براي به دست آوردن يک دوست تلاش کنيد، بايد بدانيد چه دوستي مي‌خواهيد و براي چه مي‌خواهيد دوست داشته باشيد؟ چه تيپ از افرادي مي‌توانند دوست شما باشند؟ شما با چه افرادي مي‌توانيد دارايي‌هاي مادي و معنوي‌تان را تقسيم کنيد بدون اينکه احساس بدي داشته باشيد؟ فراموش نکنيد در صورتي دوست خوبي خواهيد يافت و دوستي خوبي را تجربه خواهيد کرد که وقتي در کنار هم قرار بگيريد به همديگر رشد و تعالي بدهيد نه اينکه به سمت عادت‌هاي بد و رفتار مخرب کشيده شويد.

2. در فعاليت‌ها شرکت کنيد:
 

يکي از ساده‌ترين راه‌ها براي پيدا کردن دوست، شرکت کردن در فعاليت‌ها است. چه فعاليت‌هايي؟ اگر دانشجو هستيد فعاليت‌هاي جانبي دانشگاه و اگر کارمند هستيد کلاس‌هاي احتمالي که برايتان برگزار مي‌شود. اگر حتي در يک کلاس ورزش شرکت مي‌کنيد کمک کردن به تازه‌واردها يا کمک گرفتن از کساني که قبل از شما وارد اين کلاس‌ها شده‌اند. اين کارها به شما اجازه مي‌دهد که با ديگران در لذت‌هاي‌شان شريک شويد.

3. خودتان را معرفي کنيد:
 

خيلي از افراد نمي‌دانند چگونه بايد خودشان را معرفي کنند؛ در حالي که قدم اول شما در هر ارتباطي، معرفي کردن خودتان است. نشستن يک گوشه تنها و سر در افکار خود فرو بردن يا چشم روي همه آدم‌ها بستن و جواب سوال‌هايشان را بي‌حوصله با يک آره يا نه پاسخ گفتن، راهي نيست که بتوان از آن به خانه دوست رسيد. مي‌گويند خدا حامي آدم‌هاي شجاع است. پس شجاعت به خرج دهيد و خودتان را به ديگران معرفي کنيد.

4. کمک کنيد:
 

حتما اين صحنه کليشه‌اي و تکراري را بارها و بارها ديده‌ايد که دو نفر به همديگر برمي‌خورند و يکي کتاب از دستش مي‌افتد، ديگري زمين مي‌خورد يا دعوايي رخ مي‌دهد و در اين ميان کسي به داد ديگري مي‌رسد و قضيه به «بادا بادا مبارک بادا» ختم مي‌شود. درست است که اين اتفاق‌ها خيلي پيش‌پا افتاده است اما واقعيت اين است که شما مي‌توانيد از راه کمک کردن با ديگران آشنا شويد و چه بهتر از اينکه با يک رفتار خوب و انسان‌‌دوستانه خودتان را به ديگران معرفي کنيد.

5. مهارت‌هاي گفتاري‌تان را افزايش دهيد:
 

با ديگران چگونه ارتباط برقرار مي‌کنيد؟ نوع حرف زدن‌تان چگونه است؟ آيا تا به حال به تن صدا‌ي‌تان دقت کرده‌ايد؟ لازم است روي اين نکته‌هايي که گفتيم کمي تمرکز کنيد و قبل از اينکه پاي صحبت با کسي بنشينيد خودتان و نوع گفتارتان را مرور کنيد. شايد به نظرتان احمقانه بيايد اما قبل از يک ديدار مهم، بهتر است يک نمايش براي خودتان اجرا کنيد و همان موضوع‌هايي را که مي‌خواهيد درباره‌ آن حرف بزنيد، با لحن مناسب جلوي آينه به خودتان بگوييد.

6. شنونده خوبي باشيد:
 

داشتن قدرت شنوندگي يکي از ابزارهاي مهم براي يافتن دوست است ولي متاسفانه خيلي‌ها برعکس فکر مي‌کنند و تصورشان اين است که راه يافتن دوست پرچانگي است. اما شنيدن و شنونده خوب بودن يعني چه؟ يعني گوش دادن به صحبت‌هاي طرف مقابل و به موقع عکس‌العمل نشان دادن. اين عکس‌العمل مي‌تواند تکان دادن سر باشد، نوازش دست يا حتي يک اظهارنظر بجا! اين عکس‌العمل‌هاي ناخودآگاه به طرف مقابل شما مي‌گويد شما در حال همراهي او هستيد اما اگر به جاي اين عکس‌العمل‌ها مدام در جاي خود وول بخوريد، سرتان را بخارانيد و دنبال ساعت بگرديد به او مي‌گوييد: «حرف تو براي من اهميتي ندارد!»

7. از سوال‌هايي با پايان باز استفاده کنيد:
 

هر سوالي جوابي دارد يا بهتر بگوييم، ما سوال مي‌کنيم تا جوابي بگيريم. اما خيلي وقت‌ها و البته خيلي از آدم‌ها سوال مي‌پرسند و خودشان سوال را جواب مي‌دهند و باز اين روند تکرار مي‌شود؛ در حالي که سوال پرسيدن يعني مشارکت دادن ديگران و البته نحوه پرسيدن سوال هم خيلي مهم است. پرسش‌هايي با پايان باز به ديگران اجازه مي‌دهد تا درباره سوال شما فکر کنند و جواب بگويند و جواب‌شان تنها در يک «بله» و «نه» خلاصه نشود و البته پرسيدن اين سوال‌ها به شما کمک مي‌کند تا طرف مقابل را بهتر بشناسيد. بنابراين سعي کنيد طوري يک سوال را مطرح کنيد که با آن سوال جاي بحث و تبادل‌نظر باز شود.

8. از زبان بدن استفاده کنيد:
 

به صندلي تکيه داده و به بيرون خيره شده است و به‌رغم همه نکات مثبت‌اش باعث مي‌شود شما ناخودآگاه حس بدي به رفتارش پيدا کنيد. چرا؟ چون او با زبان بدنش در حال صحبت کردن با شما است، بدون اينکه خودش بداند. اگر مي‌خواهيد در روابط‌تان موفق باشيد بايد حواس‌تان به زبان بدن‌تان باشد. شما چگونه مي‌ايستيد؟ چگونه مي‌نشينيد؟ چگونه براي فشردن دست ديگران دست دراز مي‌کنيد؟! همه اينها مهم است و حتي مهم‌تر از حرف‌هايي که با زبان در دهان‌تان مي‌گوييد. زبان بدن شما به ديگران مي‌گويد که من آدم بي‌خيالي هستم يا برعکس، من آدم حمايتگري هستم. زبان بدن مي‌گويد من افسرده و مريض هستم يا شاد و سرحال و سرزنده.

9. مثبت باشيد:
 

کسي منکر سختي‌هاي اين زندگي و نقاط کور و نااميدکننده‌اي که وجود دارد، نيست اما با همه اينها اگر مي‌خواهيد از غار تنهايي بيرون بياييد و دوست خوبي پيدا کنيد بهتر است به زور هم که شده «مثبت» باشيد. اکثريت آدم‌ها از روبه‌رو شدن با آدم‌هاي بدخلق و منفي دوري مي‌کنند چون خودشان به قدر کافي مشکل دارند. پس با وجود همه مشکلات زندگي سعي کنيد خصوصا در ابتداي مکالمه‌تان با ديگران از خاطره‌ها و خبرهاي خوب شروع کنيد.

10. يک ميهماني ترتيب بدهيد:
 

تنها نيستيد. دوست داريد اما روابط زيادي با آنها نداريد و سال به سال همديگر را مي‌بينيد. چطور است يک مهماني ترتيب بدهيد و آن مهماني را کم‌کم به مهماني‌هاي دوره‌اي تبديل کرده و با دوستان‌تان زمان بيشتري را سپري کنيد؟ شايد در جمع آنها افرادي را بيابيد که بي‌شباهت به شما نباشند و آنها هم از تنهايي خسته شده باشند.
منبع: www.salamat.com